چند روز قبل از تعطیلات نوروز که در وانشان بودم درختان بادام پوشیده از انبوه گل بود که زیبایی خاصی به دشت و صحرا بخشیده بود . در یکی از نوشته های پیشین اشاره کردم که یکی از آفات محصولات درختی وانشان سرما زد گی هست که باید برای آن چاره اندیشی شود . متاسفانه در تعطیلات که دوباره به وانشان رفتم دیدم که همه ی آن گلها که تبدیل به چغاله شده بودند بر اثر سرما سیاه شده اند و از درختها می ریزند . برگهای نازک درختان گردو را هم گویی آتش زده اند و سیاه شده اند . این به معنی آنست که امسال از آن بادامها و گردوهای ارزشمند وانشان خبری نیست . درست همان یک شبی که هوا سرد شده بود تمام محصولات بادام و زردآلوی وانشان از بین رفت . همان شبی که روز قبلش یک بار از رادیو شنیدم که سرما مناطق شمالی کشور را فرا خواهد گرفت و به کشاورزان توصیه میشد که با آتش زدن لاستیک از سرما زدگی درختان جلو گیری کنند . آنروز با خود گفتم این سرما ی شمال کاری به وانشان نخواهد داشت . تازه اگر هم وانشانیها بخواهند با آتش زدن لاستیک هوای لطیف آن منطقه را بخاطر جلوگیری از سرما زدگی آلوده کنند ، لاستیک از کجا بیاورند ! راستی در دنیای امروز که اینهمه فریادهای مبارزه با آلودگی هوا بلند است ، مسئولین محترم راهی جز آتش زدن لاستیک به فکرشان نمیرسد ؟!
بهر حال در دشتهای معروف به فلق و مرغاب وانشان با نگاه حسرت به این نعمتهای کفران زده نگاه میکردم که با پسر عموی عزیزم روبرو شدم و ضمن خوش و ِبش و احوالپرسی گفتم " چرا بَدوَنشت دِرَختا را ِسرما بَبِرُ ؟! " جوابش مثل همیشه این بود : " هَمَژ خُوژُ ! " یعنی کار خداست . گفتم خدا که داد به شما. همه اش چغاله شده بود . چرا حفظش نکردید ؟ نظرش این بود که خدا بلا میفرستد . این نظر غالب کشاورزان وانشانیست . اگر فرضا این درختها را سرما نمیزد و درختها پر از بادامهای رسیده می شدند و آنوقت دزدی بادام یکی از این درختها را میبرد ، چه ها که نمیکردند ! ولی هیچگاه در مورد این بلا که فکر میکنند از طرف خدا ست چاره ای نیاندیشیده اند ! چرا ؟! اگر خدا را آنطور که باید در صدد شناختش باشند و اگر معلمین و راهنمای خوبی داشتند که خدا شناسی را به درستی به آنان می آموختند ، این گونه در مورد خدای بخشنده ومهربان قضاوت نمیکردند و گناه خود را متوجه خالق خود نمی نمودند . آیا ممکن است قبل از شناخت مخلوقات خدا که در جلو چشمان ما هستند ، به بزرگی و عظمت خدای خالق پی برد ؟؟
No comments:
Post a Comment