وانشان

وانشان

Sunday 12 November 2023

جهان در دست تبهکاران

این را میشود یک حقیقت فرض کرد که فراماسون بین‌الملل، که مدتهاست نامی از آن برده نمیشود، خود را به نفع تبهکاران خالص‌سازی کرده و با نفوذ در ارکان حکومت‌ها زمام امور دنیا را در دست گرفته است و، با استفاده از زور و ثروت و سیاست کثیف، دنیا را به گروگان خود درآورده است. نمونه بازز آنرا اینروزها در غزه می‌بینیم که با وجود مخالفت همه مردم جهان به کشتار و ویرانی وحشیانه ادامه می‌دهند تا به اهداف از پیش طراحی شده خود برسند.
   تغذیه این شبکه جهانی از راه جنگ است که چون قدرت برتر را در اختیار دارد بگونه‌ای برنامه ریزی می‌کند که عواملش را در نقاط ثروتخیز دنیا که سرشار از منابع طبیعی ارزشمندست مسلط و بدور از چشم مردم و یا با اغفال مردم، حتی در پوشش انقلابی و عدالتخواهی، ثروت‌ها را غارت می‌کند. بی‌دلیل نیست که بیش از ۹۰٪ ثروت جهان در دست حدود ۱٪ مردم قرار گرفته است.
از آنجا که تغذیه اصلی این شبکه جهانی جنگهای منطقه‌ای میباشد، می‌توان گفت تمام کسانیکه بر طبل جنگ می‌کوبند بطور مستقیم یا غیرمستقیم در خدمت این شبکه هستند.
امروزه عدالتخواهان باید برای اجرای عدالت بدنبال آزادی و جلب افکار عمومی، از طریق بیان حقایق به مردم جهان، باشند تا با آزادی خود و آگاهی از طرحهای این شبکه تبهکاران با خودداری از جنگ و خشونت و فقط با استفاده از روش‌های مسالمت‌آميز عاقلانه و روشنگرانه این شبکه را خلع‌سلاح نمایند تا بتوانند حاکمیت‌ها را از دست تبهکاران خارج و با نظارت دائمی خود اداره امور خود را به مدیران لایق غیرتبهکار بسپارند.
  بدانید که در وضعیت کنونی آزادیخواهان و حق‌طلبان در هیچ جنگی پیروز نخواهند شد و تنها راه نجاتشان روشنگری و جلب افکار عمومی میباشد.
    آنچه به مردم عادی غیرسیاسی مربوط میشود اینستکه یا منتظر روزهای بدتر در زندگی خود بمانند و یا در این کوشش مسالمت‌آميز شرکت کنند.

Wednesday 1 November 2023

از انقلاب ۱۳۵۷ ایران تا فجایع ۱۴۰۲ فلسطین - از دست‌نشاندگان تا دست‌پرورده‌گان

"  "
   انقلاب سال۵۷ با جلوه‌های مردمی منحصر بفرد خود چنان با سیاست گُل در مقابل گلوله بر حکومت دیکتاتوری دست‌نشانده غربیان در ایران خاتمه داد که هیچیک از قدرت‌های روز آنزمان را یاری نبود بخواهد در برابر افکار عمومی جهان با جانشینان آزادیخواه دیکتاتور سر ناسازگاری را شروع کند. اما از آنجا که ایرانی آزاد و ثروتمند ایرانی نبود که قدرتمداران طمعکار از آن صرفنظر کنند می‌بایست ماشین مخرب سیاست کثیف خود را چنان آراسته کنند که افکار عمومی غرب را آماده ایستادگی در برابر آن انقلاب و مردم آزادیخواه نمایند.
   آسان‌ترین راه ایجاد  جو ضدیت با آن انقلاب این بود که به مردم چنان تفهیم کنند که آن انقلاب آزادیبخش، ضد آزادی و ضد ارزش‌های مورد احترام جوامع آزاد از آب درآمد! و بهمین صورت کار‌کشته‌گان استعمار‌نو دسایس ضدانقلابی خود را در قالب‌های انقلابی رونمایی کردند و با اجرای یکی پس از دیگری آن کردند که دهه‌ها طول کشید تا مردم ایران متوجه شوند چرا مشکلات آنروز مردم ایران، که بقول آقای خمینی ۲۰ سال طول می‌کشد سر و سامان داده شود، چنان با پیچیده‌گیها مواجه شد که اکنون اگر بار دیگر مردم انقلاب کنند و قرار بشود کشور عاقلانه اداره شود، شاید صد سال لازم باشد تا خود را از مشکلات رها کند.
   اولین دسیسه آشکار زمانی رونمایی شد که کمی بیش از یکسال پس از پیروزی انقلاب مقام دادستان انقلاب آنروز در تلويزيون ظاهر شد و گفت اشتباهی رخ داده است! و آن این بود که یکنفر ساواکی، که از دوستان گروهی از کشیشان انگلیسی مستقر در ایران بوده است گزارش کذبی تحویل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می‌دهد مبنی بر اینکه آن کشیشان در ایران جاسوسی میکرده‌اند و همین گزارش منجر به دستگیری و زندانی آن کشیشان شده بود. و حالا پس از یکسال آنان آزاد می‌شوند! و این یکسال کافی بود تا ماشین تبلیغاتی غرب مردم مسیحی خود را به یاد جنگهای صلیبی بیاندازد و به آنها چنین القا کند که ایران اسلامی آماده نبرد با غرب مسیحی میشود! و این همان چیزی بود که لازم بود تا نظر غربیان را که تا آنزمان بنفع مردم آزادیخواه ایران بود برگرداند و به حاکمان خود اجازه دهند در برابر انقلاب ایران ایستاده‌گی کنند.
  این اولین تجربه آشکار و موفق دسیسه جهانخواران در مقابل انقلاب ایران بود. از آن‌پس برای ضربه زدن بر پیکر نحیف آن انقلاب و زمینه‌چینی برای تصاحب ثروت ایران دسیسه بعد از دسیسه بکار افتاد و شد یک روش جاری موفق برای پیاده کردن برنامه‌های استعمار فوق‌مدرن در ایران و سایر کشورهای ثروتخیز. 
   یکی از سریعترین و موثرترین راه‌های انتقال ثروت کشورهایی مثل ایران به جیب ثروت‌اندوزان غرب و شرق راه‌اندازی ماشین جنگ در چنین کشورهاست. ولی برای بیدار کردن غول جنگی آمریکا، که پس از جنگ ویتنام زمینه‌های ذهنی حرکت خود را در میان مردم آمریکا از دست داده بود، می‌بایست شوکی بزرگ بر پیکر آن مردم وارد میشد تا رگ غیرت آمریکائیان و دوستانشان را برمی‌افروخت بگونه‌ای که جو جنگی دوباره ایجاد و دست حکمرانانشان در راه‌اندازی ماشین جنگ باز میشد. اینبار هم ایران آماده‌ترین موقعیت برای آنان بود و بدین منظور توطئه اشغال سفارت آمریکا در تهران و به اسارت نگهداشتن یکساله کارکنان آن سفارت در ایران بکار افتاد. و این یکسال لازم بود تا آمریکائیان آقای کارتر، رئیس‌جمهوری را که با شعارهای حقوق بشری انتخاب شده بود، را با آقای ریگان، قهرمان فیلم‌های جنگی وسترن، عوض کنند و چنین وانمود شد که حکومت انقلابی ایران از ترس هیبت رئیس‌جمهور جدید همزمان با مراسم تحلیف او گروگان‌های آمریکایی را آزاد کرد!
   همین گروگانگیری شد زمینه جنگ ۸ ساله ایران و عراق و همه عواقب آن که می‌دانیم. آن جنگ ۸ ساله ضمن اینکه جان اغلب جوانان انقلابی ایران را گرفت موجبات برکناری آزادیخواهان ضدجنگ از صحنه انقلاب را هم فراهم و تمام ثروت اندوخته شده در خاورمیانه را بلعید و راه ادامه حرکت این ثروتها به غرب را برای سالیان طولانی هموار کرد!
   از آن پس دندان تیز شده طمعکاران فعال‌تر و شیوه‌های جنگ‌افروزی آنان مدرن‌تر شد. آنان که یاد گرفته بودند چگونه با قربانی کردن مردم خودشان زمینه‌های تجاوز و غارت ثروت‌های دیگران را فراهم کنند ماجرای ۱۱ سپتامبر و حمله به چند نقطه حساس آمریکا  که منجر به مرگ بیش از سه‌هزار آمریکایی شد را برنامه ریزی کردند! چنین تلفاتی لازم بود تا زمینه‌های اشغال کشور افغانستان را فراهم کنند.
   چندی بعد برای ایجاد زمینه اشغال عراق صدام حسین نادان را بار دیگر ترغیب کردند دست به حمله بزند و اینبار کشور کویت را هدف قرار دهد و شد آنچه شد. دخالت در انقلابات مخملین در سایر کشورهای ثروتخیز و خواباندن جو انقلاب‌های مردمی را نیز باید در شمار همینگونه دسایس قرار داد.

امروز  رسیده‌ایم به جنگی که در بین اسرائیل و فلسطینیان در جریان است که  در مقابل چشمان دنیا فجیع‌ترین کشتار و ویرانی در حال وقوع است. برای ایجاد زمینه چنین فجایع لازم بود تمام دستگاه‌های اطلاعاتی شرق و غرب و خود اسرائیل خاموش شوند تا یک شب یک گروه فلسطینی با نفوذ به شهرک‌های اسرائیلی بیش از هزار نفر اسرائیلی و شهروندان کشورهای دیگر را کشته و اسیر کنند و دنیا را غرق در بهت و تعجب نمایند!
  هنوز از برنامه نهایی این جنگ نابرابر، که لکه ننگی بر تاریخ انسانیت باقی خواهد ماند، اطلاع نداریم و هنوز زوایای مختلف چگونگی وادار کردن این گروه فلسطینی به این خودکشی قهرمانانه مورد بحث است. ولی دو نکته در این میان روشن است: اول اینکه مجریان همه این دسایس که بهانه خلق آن تجاوزات را فراهم کرد گروههایی همانند القاعده، طالبان، داعش و حماس بوده‌اند که به اعتراف خود غربیان دست‌پروردگان خودشان بوده‌اند! و دوم اینکه سیاست جهانی در دست اقلیتی، بسیار معدود نسبت به جمعیت جهان که بیش از ۹۰٪ ثروت جهان را در اختیار دارد، مردم جهان را به گروگان گرفته است و در مقابل چشمان آنان بزرگترین فجایع را رقم می‌زند. 
   چنین جنایت‌هایی ممکن نبود اگر این اقلیت موفق نمیشد نبض حکومت‌های حاکم بر کشورهای مختلف را در دست گیرد و آزادیخواهان کشورهای قربانی را با مسلط کردن دیکتاتورهای دست‌نشانده یا دست‌پرورده بر آنان سرکوب و صدای آزادیخواهی را در کنج زندانهای مخوف و در دستان شکنجه‌گران بیمار متعصب خاموش و هر زبان و قلم گویایی را از فعالیت باز دارند.
   شاید کسانی اینگونه وقایع‌نگاری را به آنچه تئوری توطئه‌اش نامگذاری کرده‌اند ربط دهند، ولی شاید دور از واقعیت نباشد که بگوییم خلق واژه " تئوری توطئه " ،با مفهومی استهزا آمیز، خود یک توطئه‌ایست برای انکار وجود توطئه!
    آیا اکثریت خاموش مردم که بازندگان اصلی این اوضاع هستند با خاموشی خود در خلق این فجایع شریک نیستند تا آنان را مستحق چنین زندگی شرمگین جلوه دهند!؟