برای آنان که مایلند از وقایع تاریخی درس بیاموزند داستان المپیک هم میتواند موضوع درسی قرار گیرد که با جان و مال مردم و همچنین سلطه ی سلطه جویان رابطه داشته و دارد . داستان المپیک برمی گردد به بیش از دو هزار سال قبل ، زمانی که در سرزمین یونان باستان جنگهای خونین و ویرانگر طولانی بین حکومتهای محلی شهرها، مردم را به ستوه آورده بود . ظاهرا ریشه اصلی این بازیها را باید در داستانهای اساطیری یونان قدیم جستجو کرد و روابط بین خدایان آن زمان که شاید به عنوان مراسمی مذهبی برگزار می شده است . بهمین علت هم تیره بختیهای حاصله از جنگهای محلی را مرتبط می دانستند به پشت کردن به مراسم مذهبی پیشینیان و اینکه مورد غضب خدایان قرار گرفته بودند . بهر حال تصمیم گرفته شد هر چهارسال یکبار جنگ و خونریزی متوقف و جوانان شهرها در مسابقات ورزشی به رقابت بپردازند .
آن سری از المپیادهای اولیه حدود چهارصد سال بعد از میلاد مسیح زمانی که رومیان بر یونان سلطه یافتند و میخواستند برتری دین مسیحیت را بر ادیان قدیمی یونان نشان دهند توسط امپراتور رم مختومه اعلام و غدغن شد . البته باید بخاطر داشت که در رم باستان مراسم گلادیاتور بازی ، که در آن مردان جنگجو را به جنگیدن با هم و کشتن یکدیگر وادار می کردند، ابزاری در دست امپراتوران بوده که ضمن اجرای اهداف سیاسی موجبات سرگرمی عوام الناس هم فراهم می شده است .
سری جدید بازیهای المپیک در اواخر قرن هجدهم شروع شد . در اینکه اهداف پیشنهاد دهنده یا پیشنهاد دهندگان شروع مجدد این بازیها چه بوده است نمیشود با اطمینان صحبت کرد ولی احتمالا نظر خیر در بین بوده است . ولی با مرور زمان و موفقیت این برنامه در جلب نظر مردم ، تمام کسانی را که میتوانستند از جاذبیت این برنامه استفاده کنند بر آن داشت تا از آن بهره برداریهای لازم داشته باشند .
از استفاده کنندگان یا بهتر است گفته شود سوء استفاده کنندگان این مراسم باید از احزاب سیاسی ، حکومتها و سرمایه دارانی نام برد که زمینه ی مناسبی می یابند تا برتری مرام خود و یا تولیدات خود را نسبت به دیگران تبلیغ کنند و موفقیت ورزشکاران در کسب مدال را نشانه ای از کارایی نظام و مدیریت خود قلمداد کنند . همین نوع بهره برداریها در داخل کشورها با استمرار بازیها و رقابتها در سطح ملی و در چارچوب آمادگی برای المپیک ادامه پیدا می کند . بطوریکه هم اکنون در تقریبا تمام کشورها مخصوصا کشورهایی که دارای نظامهای بسته هستند اولین موضوع مورد بحث در هر محفل دو نفره و بیشتر ، بجای طرح مشکلات اجتماعی و سیاسی ، مسابقات ورزشی است . حتی در کشورهایی که فرصت بحث و تبادل نظر در مورد مسائل جاری در وسائل ارتباط جمعی داده نمیشود ، به بازیگران صحنه ورزش اجازه داده میشود با هم وارد جدالهای تبلیغاتی شوند .
البته نمیشود منکر محسناتی شد که این نوع فعالیتها میتواند در بر داشته باشد . اینکه مردم تشویق به ورزش و فعالیتهای دسته جمعی به امید توسعه بهداشت جسمی و روانی اجتماع شوند کاریست بس پسندیده ؛ لکن ورزش به عنوان حرکات سلامت بخش دارای خصوصیاتی است که در ورزشهای مسابقه ای مراعات نمیشود . در ورزشهای مسابقه ای هدف برنده شدن میباشد و عموما دیده میشود که ورزشکاران مجبور می شوند تحت شدیدترین فشارها خود را برای برنده شدن آماده کنند و از آن بدتر اخیرا استفاده از داروهای شیمیایی نیروزا هم بسیار متداول شده است که عواقب وخیمی بر جسم و روان ورزشکاران دارد . امروزه دیگر اخلاق جوانمردی هم در بین ورزشکاران امتیازی ندارد ، در حالیکه درآمدهای کلان تعدادی انگشت شمار از ورزشکاران حرفه ای بدون آثار سوء در جامعه نمیباشد . از آنجا که بسیاری از این ورزشکاران از دوران نوجوانی مورد آموزش و تشویقات غیر اصولی بوده اند متوجه نیستند که با پولی که دریافت می کنند سلامتی خود را می فروشند . هنوز دو مورد اخیر آن که دو نفر فوتبالیست جوان در میدان مسابقه دچار سکته قلبی شدند و یکی از آنان بلافاصله جان داد فراموش نشده است . چگونگی وضعیت سلامتی اینگونه افراد هم پس از جوانی و خارج شدن از دید مردم مورد توجه کسی نیست . اگر آماری دقیق تهیه شود میتوان نسبت به سلامتی دراز مدت آنان مطلع شد . که البته این امر هیچگاه مورد توجه عموم واقع نشده است .
حال باید دید آیا مسابقات کنونی المپیک مزایایی را که در بدو ایجاد آن منظور بوده در بر دارد یا فقط بعنوان ابزاری در دست سود جویان و سلطه گران درآمده است ؟ زمانی که در یونان برای ترک مخاصمات خونین ، مسابقات المپیک جایگزین شد ، واضح بود که بسیار بهتر از ادامه جنگ و کشتار یکدیگر بود و تمرینی بود برای توجه به صلح و دوری از جنگ . امروزه مردم از اهمیت صلح و ممانعت از بروز جنگ آگاهی دارند و اصولا این مردم نیستند که موجب جنگ می شوند . باید دید که آیا بازیهای المپیک کمکی به حفظ صلح جهانی می کنند یا نه . زمانی که انعکاس خصومت بین حکومتها در میادین ورزشی به ورزشکاران تحمیل می شود ، و در حالیکه جنگهای خانمانسوز در نقاطی از دنیا در سایه بمباران تبلیغات ورزشهای المپیک از نظرها پنهان می ماند ، چه اهداف صلح جویانه ای را میتوان در المپیک جویا شد ؟ در بازیهای امسال در لندن ، خود محل مسابقات بعنوان یک هدف جنگ تروریستی تلقی شده و ارتش انگلیس را در حالت آماده باش در آورده است ! همین امر موجبات احساس نا امنی در میان همسایگان دهکده المپیک شده ولی شکایت آنان نسبت به نصب سیستمهای موشکی ضد هوایی بر بام ساختمانها بجایی نرسیده است !
آیا وقت آن نرسیده است که پس از قرنها سوء استفاده از المپیک و صرف هزینه های زیاد از جیب مردمانی که به نان شب خود نیازمندند و هیچ توجهی هم به بازیهای المپیک ندارند نسبت به کل آن تجدید نظر کرد ؟ آیا میادین مسابقات کنونی تبدیل به شکلی دیگر از میدان گلادیاتور بازی به شکل مدرن نشده است ؟! آیا المپیک امروزی در شأن انسان متمدن این قرن میباشد ؟
درج این مطلب در این وبلاگ روستایی باید یاد آور این موضوع باشد که در حالیکه تجمع انبوه مردم در شهرهای آلوده و جانکاه با عدم امکان تحرک لازم ، موجب بروز بسیاری از بیماریهای جسمی و روحی و مرگهای زود رس شده است ، در این روستا که کار در آن میتواند سلامت بخش و روح افزا باشد کسی باقی نمانده است که درختهای زیبا و پربار آنرا آبیاری کند .