سلسله سوالاتی که پاسخ درست به آنها میتواند روشنگر علت بسیاری از مصائب جاری دنیا باشد:
در مقابل چشمان دنیا روسیه به بهانه جلوگیری از نزدیک شدن ناتو به مرزهایش به اوکراین حمله و پس از کشتار و ویرانیهای وحشیانه آن کشور را تسخیر میکند! بعد چه میشود؟ روسیه ناتو را از مرزهای خود دور میکند یا خود به مرزهای ناتو نزدیک میشود!؟
روسیه چه محاسباتی در رابطه با عکسالعمل ناتو و کشورهای اروپایی کرده است؟
مسلما ناتو و کشورهای اروپای غربی به آنها خوشآمد نخواهند گفت . ولی آیا آنها برای جلوگیری از گسترش جنگ به کشورهای خود وضعیت جدید را میپذیرند و مردم اوکراین هم با واقعیت جدید کنار خواهند آمد!؟
آیا روسیه میخواهد وارد جنگهای فرسایشی با غرب شود و توانایی آنرا دارد؟
چرا روسیه از نزدیک شدن ناتو به مرزهایش هراس دارد؟ آیا اگر اوکراین عضو ناتو شود و یا به اتحاديه اروپا بپیوندد، ممکنست ناتو به روسیه حمله کند؟ اگر روسیه هم خود به ناتو یا اتحاديه اروپا میپوست چه میشد؟
آیا اوکراینیها بخاطر جاذبههای زندگی در اروپای غربی نیست که مایلند به بلوک غرب بپیوندند؟ آیا مردم روسیه و بلاروس و سایرین دوست ندارند سطح رفاه اجتماعی خود را به اندازه اروپای غربی برسانند؟ آیا نوع حکومت در میزان رفاه اجتماعی کشورها موثر است؟
آیا کشورهای غربی مایلند تیکهپارههای شوروی سابق را تحت کنترل خود درآورند و مسئولیت اداره آن کشورها را قبول کنند؟ اگر چنین تمایلی وجود میداشت، آیا در زمان سقوط شوروی شرائط برای چنین اقدامی فراهم نبود؟ آیا روسیهی آنزمان که حتی برای جمع کردن تانکها و نظامیان خود از آلمان شرقی مجبور به اخذ وام از غرب شد توانایی مقابله با نفوذ ناتو به قلمرو خود را داشت؟ آیا روسیهی آنزمان مورد ترحم غرب و ناتو قرار گرفت و بدون هیچگونه چشمداشت به روسیه کمک کردند سر پای خودش بایستد فقط برای اینکه از افتادن زرادخانههای اتمی شوروی سابق بدست نااهلان جلوگیری شود!؟ آیا ناتو و در راس آن آمریکا با وجود اشراف اطلاعاتی سیا به ساختار سیاسی_ اجتماعی آنروز شوروی، سعی نکرد آن کشورهای درمانده شوروی سابق را بسویی هدایت کند که منافع آینده خود در آن نواحی را تضمین کند!؟ چگونه شد که در میان آنهمه مدعیان سیاسی و کمونیستهای دوآتشه میراث گورباچف به یلتسین دائمالخمر و دائما مست و بعد به پوتین مجهولالهویه، این جاسوس پیشین کاگب و طرفدار اقتصاد آزاد، رسید!؟ و چگونه از آنزمان تا کنون بعنوان پرقدرتترین شخص روسیه دوام آورده است و به یکی از ثروتمندترین ها هم تبدیل شده است؟
در این میان " ثروت " چه نقشی داشته است؟
طبق یکی از گزارشات اقتصادی ۱٪ ( یک درصد) از مردم جهان مالک دو برابر ثروت ۹۰٪ مردم دنیا هستند!
به این فاصله طبقاتی توجه کنید و به اینکه ثروت چه کارها که نمیتواند بکند!
بنظر بسیاری امروزه این ثروت است که قدرت ایجاد میکند. آیا همین قدرت نیست که حکومت در کشورهای مختلف جهان را تعیین میکند؟
این ۱٪ چه کسانی هستند و چگونه توانسته اند اینهمه ثروت جهان را از آن خود کنند؟ آیا داشتن بهترین مغز اقتصادی و بهترین برنامهریزیهای دقیق و حداکثر تلاش و کوشش خالصانه میتواند این میزان ثروت را برای این معدود افراد فراهم نماید؟
آیا جز معدودی از این فوق ثروتمندان که از طریق علوم و فنون جدید و گسترش خدمات بین المللی خاص به ثروت رسیده اند، مابقی افرادی مانند ترامپ با اخلاقیاتی نه چندان عاقلانه و نجیبانه و شرافتمندانه نیستند!؟
آیا بدون زدوبندهای مزورانه و فراهم کردن رانتهای مستمر و اِعمال زور و فساد هدایت شده میشود چنین ثروتمند شد؟ آیا فروش اسلحه و سایر ابزارهای جنگ و ویرانی و هرآنچه برای بازسازی مجدد ویرانیها فروخته میشود از منابع اصلی چنین ثروتهایی نیست!؟
آیا جنگهای جاری در دنیا از جمله جنگ کنونی اوکراین از نقشههای همین فوقثروتمندان نیست!؟
آیا میشود گفت فردی مانند پوتین هم یکی از کارگزاران و فرمانبران این سیستم ثروتساز است که با استفاده از شخصیت و خصوصیات فردی او مجری برنامههای آنها برای تاراج ثروت حاصله از منابع طبیعی روسیه و سایر کشورها شده باشد!؟
این ایده زمانی قوت میگیرد که، با هرگونه محاسبه، تصمیم و اقدام او در تسخیر اوکراین جز دیوانگی محض بنظر نمیرسد و بسیار واضح است که حاصلی جز افزودن به مشکلات روسها و روستباران اوکراین و سایر اوکراینیها و همسایگان آنها نخواهد داشت.
آیا پوتین و امثال او بازیچه دست این سیستم ثروتساز نیستند!؟