وانشان

وانشان

Sunday 16 July 2023

آسیب شناسی جنبش ایرانیان (مورد توجه اهالی سیاست)


  در بررسی علل عدم توفیق جنبش‌های اخیر در ایران غالب صاحب‌نظران علت را به تشتت و پراکندگی گروه‌های سیاسی نسبت می‌دهند و بعضی هم خواستار شروع بدون پیش شرط گفتگو بین آنها هستند.
منشأ اختلافات امروز گروه‌های سیاسی را باید در انقلاب سال ۵۷ و قبل از آن جستجو کرد. شاید اگر در زمان انقلاب ۵۷ عملکرد قابل قبولی داشتند آن انقلاب بسویی نمی‌رفت که احتیاج به جنبش‌های انقلابی مجدد باشد.
   با قبول این نظر که اختلافات عمده در بین گروه‌های سیاسی یکی از مهمترین علل ناموفقیتهای جنبش دموکراسی‌خواهی است، باید قبول کرد که گفتگوی بدون پیش‌شرط بین گروه‌های با اختلافات سیاسی عمده غیرممکن میباشد چرا که این گروه‌ها بعضا همدیگر را در پیش آمدن وضعیت موجود در ایران مقصر می‌دانند و نگران این هستند که درصورت راهیابی به ساختار اداری کشور، بدون تصحیح سیاست‌های حاکم بر خود، داستان‌های گذشته تکرار و به شکست مجدد بیانجامد.
   آنچه بیشتر از وجود تشتت و اختلاف در بین گروه‌های سیاسی اهمیت دارد عدم اعتماد مردم به آنها میباشد. این حقیقتی است که خود گروه‌های سیاسی هم به آن معترفند و وظیفه آنانست که برای رفع هر دو مانع چاره‌اندیشی کنند.
  وجود آراء و عقاید مختلف در بین گروه‌های مختلف سیاسی امریست طبیعی ولی اینکه نتوانند در بزنگاههای تاریخی، که به سرنوشت و آینده کشور ارتباط پیدا میکند، به نوعی هماهنگی دست یابند ایرادی است اساسی که ناشی از عوامل مختلف میباشد:
   یکی از علل عدم اعتماد ملی نسبت به گروه‌های مختلف سیاسی مربوط است به عملکرد گذشته آنان و تصوراتی که مردم نسبت به آنان دارند، وتا نتوانند در این زمینه‌ها بطور بسیار شفاف و صادقانه با مردم صحبت کنند و مقاصد و مبانی فکری فعلی خود را بیان نمایند قادر به کسب اعتماد مردم و همدیگر نخواهند بود.
منظور از گروه‌های سیاسی در اینجا گروه‌های خارج از حاکمیت هستند که، بخاطر سانسور تاریخی طولانی  و تداوم آن، در دیدگاه مردم ایران وضعیت مشخصی ندارند و برای شناساندن خود به ملت احتیاج به کوشش‌های مضاعف دارند. و ابتدا باید شبهات موجود در اذهان نسبت به خود را روشن نمایند. گروه‌های سیاسی داخل حاکمیت همه از یک جنس هستند و مردم به وجود تفاوت دربین آنان قائل نیستند.
   سابقه گروه‌های سیاسی در ذهن مردمِ امروز عمدتا به ابتدای انقلاب ۵۷ تا سال ۶۰ مربوط میشود.
در سال ۶۰، با برکناری اولین رئیس‌جمهور منتخب، تقریبا همه گروه‌های سیاسی غیرحاکمیتی از صحنه حذف شدند و مشمول آماج تبلیغات منفی حاکمیت واقع شدند.
   تبلیغات سیاسی چهار دهه اخیر همراه با عملکرد حاکمیت نه تنها موجب سلب اعتماد عمومی نسبت به گروه‌های سیاسی شده است بلکه، مخرب‌تر از آن، اغلب مردم مشارکت خود در امور سیاسی را نیز امری بیهوده و بی‌اثر می‌پندارند!
   علت اصلی عدم حضور قشر عظیمی از مردم، که از آنان بعنوان قشر خاکستری نامبرده میشود، در جنبش همین احساس بیهودگی و بی‌تاثیری میباشد.
مهمترین عامل این احساس بیهودگی نسیت به فعالیت سیاسی و بی‌اعتمادی مردم به گروه‌های سیاسی تشکیک در درستی راهیست که مردم برای رهایی از رژیم دیکتاتوری و دست‌نشانده قبلی برگزیدند و القای شبهه در درستی انتخابی که در اولین انتخابات بعد از انقلاب رخ داد! این درحالیست که جنبش همگانی مسالمت‌آميز بهترین راه تغییر نظام‌های دیکتاتوری میباشد که به اصلاح تن نمیدهند؛ و اولین منتخب ریاست جمهوری ایران هم باسوادترین، بابرنامه‌ترین و صادق‌ترین فرد کاندید آن مقام بود که با اکثریتی بزرگ برگزیده شد. مردم با خود می‌گویند اگر در این دو حرکت تاریخی اشتباه کردند، چه تضمینی وجود دارد که چنین اقداماتی نتیجه‌ای بهتر حاصل آورد؟!
   اولین گام در برگشت اعتماد مردم به خود و تشویق آنان به مشارکت در امور سیاسی تصدیق درستی تنها راهی بود که در رژیم گذشته برای اصلاح امور باقی مانده بود؛ و درستی انتخابی که برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران اتفاق افتاد.
    سنگینی وظیفه برگرداندن این اعتماد به مردم بر دوش دو گروه سیاسی موجود در صحنه سیاسی امروز بیشتر حس میشود: اول گروهی که هنوز از نظام سلطنتی مشروطه طرفداری می‌کنند که باید به روشنی از اشتباهات بزرگ سلطنت پهلوی که منجر به انقلاب شد بیان کنند و دوم گروهی که خود را اصلاح‌طلب می‌نامند و خود شریک و عامل به انحراف کشیدن انقلاب مخصوصا از سال ۶۰ به بعد بوده‌اند.
اولین شرط صداقت در اصلاح‌طلب بودن در صحنه سیاسی ایران قبول و بیان روشن موارد اصلی از اشتباهات گذشته است که حالا در صدد اصلاح آنها هستند. در مورد سلطنت طلبانی که امروزه مدعی آزادی هم هستند، (که در اینصورت باید مدعی سلطنت مشروطه باشند)، شرط صداقت اینست که مخصوصا به اقشار بعد از انقلاب اعلام کنند سلطنت پهلوی مشروطه نبود و حرکت مردمی برضد آنان را تصدیق و برسمیت بشناسند.

  گروه‌های دیگر، یا بطور دقیقتر، اشخاصی از گروه‌های سیاسی دیگری هم هستند که در ایجاد وضعیت موجود مسئولیت داشته‌اند و شامل آنانی می‌شود که در گذشته معتقد به راه و روشهای دیکته شده از جانب قدرت‌های بزرگ بوده‌اند و برای رسیدن به قدرت از دستورالعمل‌های صادره از  قدرت‌های چپ و راست پیروی میکردند. این اشخاص هم برای حضور در صحنه سیاسی ایران باید با روشنگری در مورد اقدامات گذشته خود به بیان این حقیقت بپردازند که هیچ قدرت خارجی منافع خود را در وجود ایرانی موفق و سربلند و مسلط بر امور خود نمی‌بیند. و امید به خارجی در نجات ایران از مسائل موجود اشتباه محض است.
   معدودی از گروه‌ها هم هستند که دارای تشکیلاتی مسلح میباشند. امروزه بر همه ثابت شده است که جنبش‌مسلحانه از اين پس کاربرد نجات دهندگی ندارد بلکه خود می‌تواند مانع گسترش جنبش‌های مسالمت‌آميز باشد و بهانه‌ای در دست زورمداران برای سرکوب مردم . از طرف دیگر از آنجا که این گروه‌ها خود تولید کننده ادوات جنگی لازم نیستند، خواهی‌نخواهی باید به تدارک کنندگان اسلحه متوسل شوند و این از دید مردم به نوعی وابستگی تعبیر می‌شود. این بسیار به نفع مردم خصوصا در نواحی مرزی است که گروه‌های سیاسی فعال در آن نواحی خود را از شر اسلحه خلاص و بطور رسمی خلع سلاح خود را اعلام نمایند. مخصوصا در نواحی مانند کردستان و بلوچستان، که زادگاه اصیل‌ترین اقوام ایرانی هستند، دیده میشود که حرکات مسلحانه جز ایراد تلفات انسانی و ویرانی تاکنون هیچ دست‌آوردی نداشته است و بسیار ضروریست اینگونه خطرها از این هموطنان دور شود.
   در چنین صورت است که زمینه‌های هماهنگی میان گروههای مختلف سیاسی که مشتاق داشتن وطنی آزاد و آباد هستند فراهم می‌شود و مردم هم می‌توانند با توجه به نظرات خبرگان سیاسی و همراهی با آنان، توام با ارائه نظرات سازنده، در صحنه سیاسی و سازندگی کشور خود حضور فعال داشته باشند.
   تا جاییکه به مردم ایران، به معنی یک ملت، مربوط میشود باید توجه داشته باشند که خود باید مسئولیت هر نوع اتفاق در کشور خود را بپذیرند و نمی‌توانند همیشه دیگران را در بوجود آوردن شرائط نامطلوب زندگی مقصر بدانند. آگاهی از وضعیت سیاسی کشور و جهان وظیفه آحاد ملت است و هرگونه اقدام سیاسی- اجتماعی موفق در کشور وابسته به میزان آگاهی و مشارکت آنان در امور مربوط به خود میباشد و این وظیفه آحاد ملت است که در جهت ارتقاء آگاهی و حضور موثر در صحنه به همدیگر یاری رسانند.
  نارضایتی اکثریتی بزرگ از وضعیت موجود ایران بدین معناست که اداره امور کشور در دست ایرانیان نیست و همه مردم حتی طرفداران حاکمیت نیز باید متوجه باشند که این وضعیت، که ناشی از تفکر حاکم است، قابل دوام نمیباشد و دیر یا زود عواقب وحشتناک آن دامن همه را خواهد گرفت.
  گذر موفقیت آمیز بسوی اداره عاقلانه کشور مستلزم همکاری و همیاری همه کسانیست که همه سرنشینان چنین کشتی در این اقیانوس متلاطم هستند.

No comments:

Post a Comment