چند بار و با چه زبان باید گفته شود که امروز جنگ و خشونت ابزارِ دست استکبار است و اسرائیل را برای ادامه جنگها در خاورمیانه و غارت ثروت این منطقه ایجاد کردهاند. آنانیکه در شرائط موجود میخواهند مشکل فلسطینیان را با جنگ حل کنند در زمین استکبار بازی میکنند. یا برای آنان بازی میکنند، یا توسط آنان بازی خوردهاند.
هفتاد سال روابط خصمانه و جنگی بین اعراب و اسرائیل هیچگونه دستآوردی برای فلسطینیان نداشته است. اگر زمانی تصور میشد اتحاد مسلمانان در مقابل اسرائیل میتواند اسرائیل را به عقبنشینی وادارد، امروز دیگر نه چنان اتحادی قابل تصور است و نه جنگ میتواند راه حلی برای مشکلات فلسطینیان باشد.
تجربه این شش ماه گذشته روشن کرده است که ادامه جنگ و خشونت بین اسرائیل و فلسطینیان جز لطمه به مردم فلسطین و بدبختی و بیچارهگی و اوارهگی بیشتر آنان نخواهد داشت.
چنانچه این درگیریهای اخیر به جنگ و خشونت دامن نمیزد، حرکات صلح طلبانه و تماسهای مردمی بین گروههای صلحطلب اسرائیلی _ فلسطینی میتوانست نوید دهنده زندگی بهتری برای مردم دو طرف باشد.
اکنون مثل روز روشن است که حتی اگر فلسطینیان را تا دندان مسلح کنند به بهبود زندگی فلسطینیان و نجات آنان از آوارگی نخواهد انجامید. پس این چه اصراریست که خواسته شود با تجهیز گروههای کوچکی از اعراب و فلسطینیان به این جنگ خانمانسوز دامن زد و پس از آنهمه تلفات و ویرانی برای آتشبس التماس کنند!
آیا در معرض جنگ قرار دادن خود با اسرائیل و پشتیبانان اصلی آن جز هدر دادن جان و مال مردم و تامین مطامع استکبار هیچ فایدهای دیگر دارد!؟
چنانچه قرار باشد موطن فلسطینیان با زور پس گرفته شود، این فقط اسرائیل نیست که باید شکست داده شود. بلکه موسسین اصلی اسرائیل یعنی کل بلوک غرب باید شکست داده شوند و یا بگونهای راضی شوند از منافع ناشی از وجود اسرائیل دست بکشند. چنین امری درحال حاضر اصلا متصور نیست مگر اینکه کشور دیگری بجای اسرائیل وظیفه جنگ افروزی در منطقه را بعهده بگیرد. این درحالیست که نیاز بلوک غرب در خاورمیانه به بیش از یک اسرائیل است!
امروزه بلوک نظامی شرق هم در وجود اسرائیل و مشابه آن منافع دارد. پس اگر کسی تصور کند برای شکست اسرائیل میشود روی کمک شرق حساب کرد بسیار در اشتباه میباشد.
شرایط یک قرن پیش که منجر به اشغال فلسطین گردید امروز وجود ندارد مگر اینکه دنیای استکبار بتواند، در سایه حماقت کاریهای نفوذی های خود در کشوری، فضای سیاسی منطقهای را به یک قرن پیش برگرداند.
آنچه امروز میتوان انتظار داشت و راههای عملی آن هم در دسترس است مراجعه به افکار عمومی جهان است تا برای حل مشکلاتی مانند فلسطین به دولتهای خود فشار وارد کنند. اینهم در صورتی ممکن است که جنگ طلبان و جنگسالاران در کشورها مورد سوءاستفاده قرار نگیرند و وارد یه بازیهای جنگی کارتلهای اسلحهساز نشوند.
این وظیفه مردم کشورهای جهان سوم است که کوشش کنند کشورشان به چنین بلایایی گرفتار نشود.