این بار هم که به وانشان رفتم با کمال تاسف همان روز اول با مجلس ختم یکی دیگر از همکیشان روبروشدم . این یکی هم جوانی بود رعنا و تحصیل کرده که در سن سی و چند سالگی بر اثر سکته قلبی در تهران بدرود حیات گفته بود . امسال عید چون تعداد درگذشتگان زیاد بوده عده ای مراسم اولین عید را بطور دستجمعی در مسجد محل برگزار میکنند . هر سال رکورد مرگ و میر سال قبل شکسته میشود و سن در گذشتگان هم پایین تر و پایین تر می آید . عجبا که در این مورد هیچکس سئوال نمیکند که چرا !؟
غم انگیزترین و حزن آورترین لحظات زندگی ما انسانها زمانی است که با فاجعه از دست دادن یکی از عزیزانمان روبرو میشویم و در کمال بیچارگی مجبور میشویم فقدان یاری دیرین ،سرپرستی عاشق ،خویشاوندی دلسوز ،دوستی با محبت ، همکاری صمیمی ، آشنایی فرهیخته ، و انسانی والا را قبول کنیم .
من هم سالها پیش بود که در سوک وفات پدر و مادرم نشستم و از آنجا که آنان در تربیت من و آنچه خودشان با سواد کردن من مینامیدند هیچ کوتاهی نکردند و با کمترین امکانات با زحمات شبانه روزی ازهرچه در توان داشتند برای فرزندانشان دریغ نکردند ، عقیده دارم که آنان بر عهده من وظایفی نهادند که من هم باید در مورد دیگران چنین کنم . البته فکر نمیکنم من بتوانم موفق به ایجاد آن درجه از تغییر در زندگی و طرزتفکر که آنان در من نسبت به زمان خودشان موجب شدند در زندگی و طرز تفکر فرزندانم بشوم . اگر چه امروزه با پیشرفتهای تکنولوژیک فوق العاده ، آموزش و پرورش بسیار سهل تر شده است ولی ایجاد تغییرات مثبت در این دوره انفجار اطلاعاتی احتیاج به هماهنگی بسیار دقیق بسیاری از عوامل موثر دارد . و بستگی زیاد دارد به طرز نگاه ما به زندگی . پدران ما میخواستند فرزندانشان را از وضعیت موجودشان نجات دهند تا تغییرات اساسی در زندگیشان ایجاد کنند ولی به نظر میرسد که ما به تغییرات بوجود آمده در زندگیمان اکتفا کرده ایم و خود را در دایره این تغییرات محدود کرده ایم .
وظیفه ما هم حکم میکند که به فکر ایجاد زمینه تغییرات اساسی مثبت در زندگی آینده خود و دیگران باشیم . و هدف خود را معطوف به مسیر وصال بهشتی که به خود وعده داده ایم بنماییم .
آخرین مطلبی که به تاثیر از وجود پدر و مادرم در ذهن من جای گرفت مربوط میشود به سخنی که در مجلس ختم آنان از شرکت کنندگان در آن مراسم شنیدم . و آن این بود : " غم آخرتان باشد . " از آنروز تاکنون همیشه به این فکر بوده ام که آیا میشود این دعای مردم که همیشه در زمان فوت افراد همراه با عرض تسلیت بر زبان مردم جاری میشود بر آورده شود و روزی بیاید که مردم دیگر غم نبینند ؟؟
در اینخصوص امیدوارم بتوانم در آینده مطالبی را ارائه دهم تا آثارش بتواند بخشی از دین من به پدر و مادرم را ادا کند . امید که خوانندگان هم در اینخصوص به من کمک کنند .
No comments:
Post a Comment