وانشان

وانشان

Wednesday, 5 December 2012

روزهای ُمردِگی



    این روزها تهران و چند شهر دیگر را تعطیل کرده اند چرا که هوای آنها مرگبار شده است . اگر چه می گویند خطر اصلی در وجود ذرات بسیار ریزی است که دیده نمیشود و این ذرات زهرآگین ریه ها و سایر اعضاء بدن را هدف قرار می دهند ، تراکم دودهای معمولی هم بقدریست که شعاع دید را بسیار کم کرده و دود در فاصله ی ساختمانها هم دیده میشود . عبور دود در مجرای تنفسی احساس می شود و سر درد و سرفه وسرگیجه اولین علائم تاثیر آلودگی را نمایان می کند .
    اگر در این اوضاع آشفته آماری هم از تلفات و مراجعات به مراکز درمانی تهیه شده باشد ، فقط دارندگان این آمارها هستند که به عمق فاجعه پی خواهند برد . متاسفانه چون مردم ایران آرامش را دوست دارند ، مسئولین به خودشان اجازه نمیدهند اینگونه آمارهای وحشتناک اعلام عمومی شود . و برای مردمی هم که آرامش را به جنبش ترجیح می دهند همان به که لشگر زهرین دشمن خود ساخته به آرامی آنان را تا لب گور همراهی کند .
    راستی چه شده است که ما این قدر نسبت به زندگی خود و فرزندانمان بی تفاوت شده ایم و به سلامتی خود هم توجه نداریم و در عین حال شب و روز با تلاش طاقت فرسا و از راههای صواب و ناصواب بدنبال اندوخته ای برای گذران این زندگی سهمگین هستیم ؟! و فقط زمانی که گرفتار بیماری و مشکلات ناشی از آن میشویم فریاد چه کنم چه کنم بر میداریم و زمین و زمان را به کمک می طلبیم ! آیا به عاقبت این نوع زندگی فکر کرده ایم ؟!
   سرنوشت چنین ملتی جز درد و مشقت و نابودی در عین ذلت نیست . و این مایی که این جرات و جسارت را در خود نمیبینیم که لا اقل از خودمان سئوال کنیم که چرا گرفتار چنین وضعیتی شده ایم کی میتوانیم برای حل اینگونه مسائل دست به اقدامی بزنیم !
    ( از آنجا که با مشاهده این اوضاع هوای وانشان به سرم زده است ولی لااقل تا چند روز دیگر امکان رفتنم به آنجا نیست ، این درد دل را برای وبلاگ " وانشان "   بازگو می کنم .)

No comments:

Post a Comment