وانشان

وانشان

Sunday 13 June 2021

کرونا، زندگی، دانایی، توانایی، سیاست


     حد اکثر طول عمر ویروس کرونا در مناسبترین شرائط ۱۵ روز و به ندرت تا ۲۸ روز گفته شده است.
این بدین معناست که اگر همه مردم  روی زمین همزمان بمدت یکماه خود را از سرایت این ویروس دور نگهمیداشتند و افراد بیمار هم شناسایی و مدیریت میشدند، این بیماری می‌بایست تمام می‌شد.           
اینکه پس از حدود ۱۸ ماه هنوز هم از پیک‌های( شعله ورتر شدن) بیشتر این بیماری در آینده صحبت میشود، و حتی برنامه های واکسیناسیون عمومی هم در کوتاه مدت عملی و اطمینان بخش بنظر نمیرسد، گویای این حقیقت است که انسانها هنوز بسیار ضعیف هستند و رفتارهای زیستی آنان خالی از منطق مدبرانه   و متفکرانه میباشد و قادر به مدیریت زندگی خود نیستند.
آیا انسان امروزی فاقد توانایی لازم برای مقابله با این مشکل و مشکلات مشابه است؟!
   واضح است که بسیاری از مردم هنوز به آن مرحله از آگاهی و سواد لازم جهت درک موقعیت‌های اینچنین نرسیده اند و به نظارت و آموزش از طرف نهادهای مربوطه و راهنماییهای مردم باسواد و آگاه نیاز دارند. 
تجربه بیماری کرونا باید این حقیقت را برای همه روشن کرده باشد که زندگیِ خوب زمانی معنا پیدا می‌کند که امکان برخورداری از آن برای تمام انسانها فراهم باشد. 
اگر همه مردم دنیا به چنین درک مشترکی از زندگی برسند، آنگاه آمادگی پیدا خواهند کرد برای تلاش و همکاری باهم در مسیر ایجاد شرائط لازم برای یک زندگی خوب. 
  زندگی امروز بیشتر مردم دنیا که مواجه هستند با جنگها و رقابت‌های مخرب که منجر به نابودی محیط زیست هم میشود، در بسیاری جهات از زندگی درندگان و وحشیان دشت و جنگل‌ها بهتر نیست. 
   این وظیفه فرهیختگان و انسانهای مدعی تمدن و برخوردار از آگاهی‌های علمی و معنوی است که در تلاشی هماهنگ، جامعه بشری را برای برون رفتن از این زندگی ناپسند راهنمایی و مدیریت کنند. مردمانی هم که در زندگی خود با مشکل روبرو هستند و درک می‌کنند که زندگی بهتر هم امکان دارد، باید برای درک علت نابسامانیهای زندگی خود کوشاتر بوده و چشم و گوش خود را برای آموختن بازتر کنند. البته برای مصونیت زندگی از گزندهای احتمالی از طرف افرادی با بیماری‌های روحی و عقب ماندگیهای ذهنی، به مدیریت کارآمد و هوشیارانه نهادهای مسئول نیازمندست.
  همه آنچه گفته شد لزوم برقراری یک مدیریت هوشمندانه و عالمانه در سطوح کشوری و جهانی را فریاد می‌زند.
     اداره کشورها و روابط بین کشورها را امروزه کسانی بر عهده دارند که به سیاستمدار مشهورند. اگر دنیا در اداره عاقلانه زندگی کاستی دارد، بخش اعظم آن مربوط به نوعی از سیاست است که خود سیاستمداران هم آنرا سیاست کثیف می‌نامند! و آن سیاستی است که برای رسیدن به اهداف مورد نظر به دروغ و فساد و ظلم و کشتار و ویرانی متوسل میشود. مردم عادی دنیا با اینگونه سیاست‌ها مخالفند ولی هنوز راه کار لازم برای رهایی از سیاستمداران کثیف و یافتن و رو آوردن به سیاستمداران و مدیران پاک و غیر آلوده را پیدا نکرده اند. و همین موجب شده است تا گفته هایی چون " خلایق هرچه لایق " مورد استعمال فراوان پیدا کند!
 آیا ما لیاقتمان همین زندگی میباشد که داریم؟! 
   بیداری و خلاصی از جهل و خرافات و عقب افتادگی که هیچکس از عواقب آن مصون نیست را چه کسانی باید بعهده بگیرند و از کی و کجا شروع کنند؟

No comments:

Post a Comment