در گفتار قبلی، در رابطه با جنگ روسیه علیه اوکراین بیان شد که هیچ دلیلی برای شروع و ادامه این جنگ متصور نیست جز برنامهی قدرتمداران ثروتساز برای افزودن به ثروتهایی که در انباشتن آن با هم رقابت میکنند!
با مطالعه جنگها در سایر نقاط جهان هم نتیجهای غیر از این متصور نیست.
ایران ما هم فعلا گرفتار چند جنگ است که هریک از آنها به تنهایی میتواند ثروت یک کشور را بکام ثروتاندوزان بریزد و مردم کشور را به فقر گرفتار کند که کرده است.
لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و یمن صحنههایی هستند که جان و مال ایرانی صرف درگیریهای خانمانسوز بیحاصل میشود. همچنین ثروت ایران در جاهایی مانند افغانستان، پاکستان و کشورهایی در آفریقا و جاهای دیگر تلف میشود. خسارت مهمتر این جنگهای منطقهای جنگ خاموشی است که بین مردم ایران و حاکمیت ایجاد شده است. مردم ایران، خسته از جنگ ۸ ساله با صدام و اعوانش، با هرگونه دخالت حکومت در کشورهای دیگر مخالف است و خواهان زندگی شرافتمندانه و روابط دوستانه با تمام ملل جهانست. و این دوگانگی بین مردم و حاکمیت خساراتی بیشتر از جنگ همراه دارد. مزید بر همه اینها روابط ناسالم و غیرعاقلانه بین حکومت ایران و سایر کشورهای جهان از جمله قدرتهای بزرگ صحنه بینالمللی میباشد. این روابط مصنوعی خود زاییدهی همان گرایش قدرتهای ثروتساز برای غارت ثروت ملی ایرانست.
حکومت ایران سالهاست درگیر مذاکرات بیحاصل و چانهزنیهای فرسایشی با قدرتهاست که حاصلش توافقات موسوم به برجام شد و آنهم بخاطر سست بودن پایههای آن و برای اخذ امتیازات بیشتر با نیش قلمی برباد رفت و با اینکه بخشی از حاکمیت هم حاضر به پذیرش ننگ آن توافق نبود هماکنون از قبولاندن همان قرارداد هم به طرفهای مقابل عاجزست. و این خود میرود تا بهانهای ایجاد کند برای یکی دیگر از جنگهای تحمیلی به ملت ایران که چنانچه جرقه آن روشن شود تمام زیرساختهای اقتصادی- نظامی ایران را مورد هدف قرار خواهد داد بطوریکه ثروت و حاصل تلاش ۵۰ سال آینده ایرانیان را هم خواهد بلعید.
واقعیت اینستکه حاکمیت فعلی ایران ظرفیت و توانایی رفع این اختلافات مصنوعی و ایجاد روابط حسنه با کشورهای دیگر را ندارد و جز مردم ایران که برای رفع مشکلات سیاسی با سایر کشورها روزشماری میکند، هیچ قدرت دیگری تمایل باطنی به رفع این مسائل ندارد.
تا زمانی که مشکلات سیاسی جاری ایران حل نشود، هیچ روزنهای بسوی رفع مشکلات عدیده مردم و نجات آنان از فقر و گرفتاری باز نخواهد شد.
حل مشکلات سیاسی ایران تنها در گرو تصمیم ملت ایرانست. این تنها ملت ایران از اقوام مختلف است که باید در صحنه سیاست حاضر و با دقت به تمام نظرات سیاسی- علمی توجه کند و با پیگیری دائمی صفحه جدیدی در صحنه سیاسی کشور بگشاید.
ملت ایران باید مانند سال ۵۷ افکار عمومی جهان را به نفع خود جلب کند و از حسن نظر جهانی به خود چنان حفاظت نماید که هیچ قدرتی را توانایی تحمیل اقدامات خشن و خشونت آمیز به کشور نباشد تا در سایه این اقتدار ملی با ایجاد روابط حسنه بین خود و جهانیان الگویی مناسب برای برقراری روابط حسنه بین تمام ملل و زمینهساز اتحادیه جهانی گردد. در این مسیر ایرانیان احتیاج به مردان و زنان خوشنام، خوشفکر و مدیران قابل اعتماد دارند.
اگرچه فضای سیاسی بسته بیش از یک قرن اخیر انتخاب ایرانیان را بسیار سخت کرده است ولی چارهای جز این نیست که افراد خوشنام از میان احزاب ملی و گروههای سیاسی معتقد به استقلال و آزادی ایرانِ یکپارچه را بیابند و با اعتماد به آنها و نظارت مستمر بر اعمال آنان با تشکیل شورایی از فرهیختگان و کاردانان و موثرین در امر کشورداری و تامین صلح و امنیت عمومی به امور مربوط به گذار از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب بپردازند.
بدیهی است ادامه وضعیت موجود و یا لغزش از اهداف ملی بر مشکلات اشاره شده خواهد افزود و مثل همیشه اولین قربانیان آن افراد نیروهای نظامی و انتظامی کشور خواهند بود. بهمین خاطر لازمست نظامیان که وظیفه خطیر دفاع از تمامیت ارضی کشور را بعهده دارند وظیفه ارائه کمکهای مشورتی به شورای منتخب را عهدهدار شوند و با معرفی افراد ذیصلاح خود به شورا در امر گذار شرکت و خود به انجام وظایف مقدس نگهبانی از امنیت کشور ادامه دهند.
در این میان انتظار میرود تمام تشکیلات اجتماعی فعال از جمله دانشگاهیان، معلمان، دانشجویان، کارگران، کارمندان، کشاورزان و سایر اقشار از قضات و وکلا و مهندسین و ... با تشکیل جلسات مشورتی در تحقق این امر ملی کوشا گردند.
۷۰ سال عمر با ۵۰ سال تجربه نظامی_فنی، همراه با مباحثات نزدیک با دانشآموز و دانشجو در حین تدریس و نهایتا سرگرم به سنت شریف کشاورزی، میگوید راهی بهتر برای نجات کشور نیست. و مصلحت حاکمیت را هم در مخالفت با این پیشنهاد نمیدانم.
امید که با استقبال فعالین جزئیات آن مورد مشورت قرار گیرد.