وانشان

وانشان

Friday, 22 November 2024

گذار چگونه و با چه کسانی؟


  از آنجا که درحال حاضر کشور ما بر اثر نقص حکمرانی سال‌ها متمادی با مشکلات و معضلات و بحرانهای مختلف روبرو شده است و این وضعیت موجبات نارضایتی اکثریت بزرگی از مردم را فراهم کرده است وظیفه آحاد ملت ایران است که برای نجات خود چاره‌ای بيانديشند. 
   آخرین فرصتی که حاکمیت می‌توانست با توجه به میزان و شکل برخورد مردم با انتخابات، که به نوعی رفراندوم تبدیل شد، دست به اقدامات اصلاح‌گرانه بزند هم از دست رفت ( https://t.me/tomorrowspolitics/836 ) و نتیجه انتخابات مهندسی شده هم نتوانست کارگشا بشود‌.
همانگونه که قبلا هم عرض کرده‌ام حاکمیت فعلی توانایی و ظرفیت آنرا ندارد که، اگر هم بخواهد، بگونه‌ای از این بحران‌ها عبور کند که به منافع ملی لطمه وارد نشود.( https://t.me/tomorrowspolitics/976 )
   بنابراین کلید تنها راه برون رفت از این بحران‌ها در دست خود مردم ایران است که بتوانند، با روشی عاقلانه با گذر از نظام بی‌نظم حاضر، نظامی منطبق با اصول انسانی و برخوردار از روابط داخلی و خارجی متعادل و منطقی برقرار نمایند.
   گذر از نظام فعلی بدون لطمه زدن به منافع ملی و بدون افزودن بر مشکلات مستلزم راه کاریست بسیار دقیق و هوشیارانه که در هماهنگی و با همراهی اکثریت بزرگی از مردم ایران و جلب نظر افکار عمومی جهانی به مرحله اجرا گذاشته شود.
   ایران و ایرانیان دیگر طاقت یک انقلاب خشونت‌آمیز را ندارند. و بسیار ضروریست سازوکاری ترسیم شود که بدون خشونت و در آرامش مراحل گذار طی شود.
     مدیریت این گذار اولین مشکلی است که احتیاج به دوراندیشی و هماهنگی عمومی دارد و چنانچه با دقت برنامه‌ریزی نشود با موفقیت روبرو نخواهد شد. موفقیت این برنامه در گرو دو امر بسیار مهم میباشد: اولین امر مهم مشخص شدن اهداف کلی آنست و دومین امر گزینش مدیران اجرایی آن.
   بدیهی‌است هدف اصلی این برنامه تبدیل نظام موجود به نظامیست برخوردار از حاکمیت ملی مبتنی بر قوانین بشردوستانه و هماهنگ با تحولات انسانی۶ دنیای یکپارچه آینده. مدیریت این برنامه هم لاجرم باید در دست مدیران لایقی که برگزیده توسط گروه‌های سیاسی مورد وثوق اکثریت ملت باشند قرار داده شود تا با نظارت مستمر ملی از طرق معمول به انجام وظایف محوله بپردازند. 
    در رابطه با این دو امر مهم بحثهای گسترده‌ای توسط صاحبان اندیشه و قلم و اهالی سیاست طرح شده و میشود ولی لازمست همه ایده‌ها و راههای عملی در منشوری ملی که، قراردادیست بین آحاد ملت در قالب قانون اساسی جدید، به مرحله تدوین و اجرا برسد.
در مورد لزوم تدوین قانون اساسی، که می‌تواند پایان دهنده به اختلافات سیاسی و تفرقه‌های جاری شود، حدود یکسال پیش راه حلی ارائه گردید که اگرچه مورد توجه بعضی از گروه‌های سیاسی قرار گرفت لکن عملا مغفول ماند. ( https://t.me/tomorrowspolitics/794 )
  همچنان نظرم اینست که همین امر اولین گام رسیدن به هدف میباشد و موکول کردن آن به آینده بمعنای حل نشدن اختلافات و ادامه وضعیت موجود میباشد. 
  با عمل به آن پیشنهاد در رابطه با تدوین قانون اساسی خودبه‌خود راه گزینش مديران اجرایی برنامه گذار هم پیدا میشود‌. یعنی گروه‌های سیاسی موجود کشور با توافق مدیرانی انتخاب و سخنگو یا سخنگویانی را برای دوران گذار معرفی میکنند‌.
   با توجه به سرعت گرفتن تحولات جهانی و محوری شدن نقش ایران در این تحولات ممکنست فرصتی که قبلا برای تدوین پیش‌نویس قانون اساسی داشتیم را امروز نداشته باشیم. با این وجود چنانچه در مورد مدیریت دوران گذار هم اقدامی توسط خود ایرانیان انجام نگیرد، باز هم این اجانب قدرتمند خواهند بود که تعیین تکلیف خواهند کرد و نتیجه‌ای جز گرفتاری‌های بیشتر برای ایرانیان نخواهد داشت.
   حال باید دید بهترین گزینه‌های ایرانیان برای مدیریت دوران گذار چه‌ کسانی می‌توانند باشند.
  پرواضح است که مدیریت یک کشور بحران‌زده کار آسانی نیست و هیچ فرد عادی حاضر نمی‌شود آرامش یک زندگی قابل تحمل خود را رها و خود را در معرض دردسرها و عواقب نامشخصِ بعهده گرفتن چنین وظیفه خطیری شود؛ مگر اینکه حاضر به پذیرش ازخودگذشتگی و خطرات ناشی از آن شود. بهمین دلیل همانگونه که قبلا هم اشاره کرده‌ام مردم باید بگردند و از افراد لایق مورد وثوق تمنای یاری کنند. چه بسا باشند کسانی که برای مدیریت گذار خوداظهاری نمایند ولی بدنبال اهداف خاص خود و یا امیال پشتیبانان خود باشند. باید تعارف را کنار گذاشت و با واقعیات روبرو شد. چه کسی حاضر می‌شود زندگی لوکس و مرفه خود در اروپا یا آمریکا و غیره را رها و خود را وقف اداره کشوری بحران‌زده کند با مردمی که خود، با دانستن قدر مديران لایق، بدنبال آنان نگردند؟
    در طول سالیان پس از انقلاب ۵۷ و بعد از برقراری مجدد تک‌صدایی بسیار کم بوده‌اند کسانی که واقعا مایل به برعهده گرفتن خدمت در شرایط بحرانی بوده باشند.
( ادامه در صفحه بعد)

(ادامه صفحه قبل )
   البته، اگر اوضاع عادی باشد و کشور در وضعیتی قابل قبول، هستند بسیار از ایرانیان لایق که حاضر و مشتاق به برعهده‌ گرفتن چنین وظیفه‌ای باشند.
   فعلا در میان خوداظهار کنندگان، که اغلب در تبعید یا مهاجرت هستند، پرمدعاترین آنها خودش گفته است همه اقوام و دوستان و یارانش در خارج هستند و فقط ممکنست حالت رفت و برگشت به ایران داشته باشد! چنین افرادی، مخصوصا اگر نه سابقه تحصیلات مشخصی دارند و نه کمترین پست مدیریت، اگر هم بخواهند از  رانت پیشینه موروثی خود برخوردار شوند، می‌بایست سعی می‌کردند در سایه  همفکرانی با سوابق قابل قبول حرکت کنند که مجبور نشوند هر روز به این در یا آن در بزنند و یا مجبور به ادامه وابستگی به سبک پیشینیان خود گردند!
   چنین است که مردم ایران به سبب کم‌کاریهای گذشته خود اگر بخواهند از بحرانهای پی‌درپی نجات پیدا کنند، کار بسیار دشواری در پیش دارند و باید با زحمت مضاعف بدنبال یافتن یاران سیاسی لایق و صدیق بگردند. و حال هم چاره‌ای جز این ندارند که از بین اهالی سیاست انتخاب اصلح کنند.
   بر اهالی دلسوز سیاست هم لازمست راههای موجود نجات ایران از بحرانها را به مردم  معرفی و همه کوشش خود را بر این متمرکز کنند که فقط با کمک خود مردم‌ و سایر سیاسیون ملی به وظایف ملی میهنی خود بپردازند. در این راستا بهره‌گیری از تجارب گذشته ایران و سایر کشورهای جهان و مشورت دائم با همدیگر از اولویت خاص برخوردار می‌باشد.
   بنابر آنچه عرض شد انتظار نیست و صحیح نمیباشد که مدیریت این دوران گذارِ بسیار اساسی و ظریف بدست یک یا چند فرد خاص قرار داده شود. و ضروریست یک مدیریت جمعی، منبعث از مشاوره همه گروه‌های سیاسی و برآمده از نظر اکثریت قابل قبولی از جمع سیاسیون، عهده دار وظیفه گذار شده و سخنگو یا سخنگویان، ترجیحا دوره‌ای، خود را معرفی تا در هماهنگی باهم و هماهنگ کردن اکثریتی بزرگ از مردم انجام وظیفه نمایند. 
   چنانچه با دقت و دلسوزی عمل شود، پس از تدوین پیش‌نویس قانون اساسی و تعیین مدیریت توسط اکثریت گروه‌های سیاسی؛ حاکمیت فعلی هم، چنانچه مستقل از قدرت‌های خارجی عمل می‌کند، راهی جز همراهی با مردم نخواهد داشت و همکاری لازم جهت انتقال مدیریت کشور به مدیران منتخب ملت بعمل می‌آورد. در غیراینصورت وابستگی آنان‌ به اجانب ثابت و مدیریت گذار نسبت به هماهنگ نمودن مردم برای هموار کردن راه گذار از طرق کاملا مسالمت‌آميز و بدون اتلاف ظرفیتهای ملی اقدام می‌کند.
    اعلام و شروع چنین حرکتی، که گویای تصمیم قاطع ایرانیان بر تغییر به نفع امنیت جهانی و گسترش فرهنگ دوستی و همکاری بین همه ملل جهان است، رافع تهدیدات برخواسته از جو غیردوستانه ایجاد شده فعلی خواهد شد.
   چنانچه ایرانیان هرچه زودتر موفق به اجرای چنین گذاری نشوند، شواهد حاکی از آینده‌ای مجهول و احتمالا هولناک برای همه میباشد.

Tuesday, 12 November 2024

ایران و ترامپ دوم


  انتخابات در ایالات‌ متحده‌ آمریکا برخوردار از پیچیدگی‌های خاصی، از کاندیداتوری گرفته تا تبلیغات انتخاباتی و روشهای رای‌گیری، میباشد؛ بطوریکه برای نظاره‌گر بیرونی آسان نیست‌ که به میزان اعتبار و منصفانه بودن آن اعتماد حاصل کند. آنچه گاهی در طول مبارزات انتخاباتی موجب زیر سوال بردن فرهنگ گفتاری مورد انتظار از یک جامعه پیشرفته متمدن میشود، رواج اتهام‌زنی‌های زشت و خارج از نزاکت به کسانیست که قرار است به مقام ریاست جمهوری یک کشور بزرگ برسند. اتهاماتی که در هر جامعه متمدن موجب وهن و تحقیر متهم در هر مقام و منسب میگردد.
   با اینحال بر یک ناظر خارجی لازمست اینگونه موارد را به خود مردم آمریکا بسپارد و به نتیجه انتخابات توجه نماید.
  نتیجه انتخابات آمریکا از آنجهت مورد توجه غیر‌آمریکایی‌ها هم قرار می‌گیرد که با توجه به میزان قدرت اقتصادی و نظامی و نفوذ سیاسی در سایر نقاط جهان، از قابلیتهای مهمی در شکل‌دهی فعل و انفعالات سیاسی جهان برخوردار است.
    میزان تأثیرگذاری آمریکا در جهان است که هر تلاشگر اجتماعی سیاسی و حتی هر فرد عادی غیرآمریکایی هم خوشحال خواهد بود از دیدن شخصی با خصائل نیکو در مقام ریاست‌جمهوری آمریکا و ناراحت خواهد بود از اینکه شخصی با اخلاقیات و تمایلات غیردوستانه نسبت به سایر مردم دنیا به آن مقام برسد.
   از آنجا که در دنیای امروز روابط حسنه بین ملل جهان به بهبود وضعیت زندگی و پیشرفت همه کمک فراوان میکند، پسندیده آنست که سیاسیون و منتخبین ملت‌ها هم کسانی باشند که به لزوم داشتن روابط حسنه با سایر کشورها باور داشته باشند.
  انتخاب مجدد آقای ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا عده‌ای را خوشحال و عده‌ای را نگران کرده است. بیشتر نگرانی‌ها از آنجهت میباشد که ترامپ اول در طول ریاستش اقداماتی غیر منتظره در کارنامهٔ خود داشته و دست به اقداماتی زده بود که موجبات نارضایتی بسیاری را فراهم کرد‌ بهمین جهت در انتخابات یعدی، درپایان دوره اول، نتوانست رای مردم را کسب کند.
    ولی چه شد که همان آقای ترامپ، که بقول بعضی با لگد و افتضاح از کاخ سفید رفت، حالا دوباره با افتخار به کاخ سفید برمیگردد؟!
     یک نظر اینستکه اگرچه رای مردم آمریکا در انتخاب رئیس‌جمهور بر اساس وضعیت اقتصادی آمریکاییها شکل میگیرد، ولی این روابط خارجی و برنامه‌های از پیش تعیین شده طراحان سیاست درازمدت آمریکاست که رئیس‌جمهوری متناسب با اجرایی کردن آن سیاست‌ها را پیشنهاد و به موفقیت در انتخابات می‌رساند. و برهمین اساس است که تقریبا همه دنیا نسبت به انتخابات آمریکا و رئیس‌جمهور آن کشور حساس هستند و آنرا در محاسبات سیاسی خود مد نظر قرار می‌دهند.
   یکی از کشورهایی که در حدود یک قرن‌ اخیر به میزان زیادی تحت‌ تاثیر سیاستهای آمریکا قرار داشته و دارد ایران است. در این مدت یکی از مشغولیت‌های سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه ایران بوده است که زمانی در غالب دوستی و روابط حسنه و مدتی هم در کشمکش و روابطی ظاهرا خصمانه منافع خود در منطقه را تعریف می‌کرده است.
   روابط ایران با آمریکا در این مدت تاثیر بسیار زیادی بر وضعیت سیاسی - اقتصادی ایرانیان داشته و دارد و بهمین جهت امروز هم یکی از موضوعات مهم مطرح در ایران چگونگی رابطه با ترامپ دوم میباشد.
    مسلما داشتن روابط نرمال بین‌المللی و داشتن روابط حسنه با مراعات منافع ملی متقابل با هریک از کشورهای جهان خواست طبیعی همه مردم جهان از جمله ایرانیان و آمریکایی‌ها میباشد. اما روابط سیاسی دو کشور ایران و آمریکا در این مدت خارج از اعتدال و مخصوصا در حدود نیم قرن اخیر بطور مستمر توام با کشمکشهای فراوان بوده و همین امر موجب ایراد لطمات زیاد به اقتصاد کشور و زندگی مردم ایران بوده است.
   خروج از اینگونه روابط غیرمعمول و ناعادلانه خواست همیشگی مردم ایران بوده که امروز بیش از همیشه مورد توجه میباشد.
  متاسفانه افکار عمومی جهانی نسبت به سیاست حکومتی ایران بگونه‌ای شکل گرفته است که امکان برقراری روابط دوستانه براساس منافع ملی ایران را غیرممکن ساخته و بعلت تیرگی روابط بین ملت و حاکمیت در ایران و احساس عدم ثباتی که از اینجهت در ذهن جهانیان بوجود آمده است هرگونه رابطه با سایر کشورها مترادف خواهد بود با باج‌دهی حکومت و ضررهای بزرگ اقتصادی- اجتماعی ملت ایران. درست همین سیاست حاکم بر ایران است که مورد سوءاستفاده سوداگران بین‌المللی قرار می‌گیرد و این خطر وجود دارد که کشور را بسوی گرفتاری‌های بیشتر و درگیری‌های دائما نابودکننده سوق دهد.
   ادامه چنین سیاستی در حاکمیت فعلی بمعنای بی‌ثباتی و و خطرات هر دم محتمل درگیری نظامی و ویرانی‌های غیرقابل پیش‌بینی میباشد. 
   نجات فوری از این وضعیت باید اولین برنامه هر ایرانی قرار گیرد و درست در همین زمان با ظاهر شدن ترامپ دوم در صحنه سیاسی بین‌المللی آخرین مهلت آنست.

خوشبختانه پیروزی چشمگیر ترامپ در انتخابات اخیر همراه بوده است با تغییرات مهمی در ادبیات و دیدگاه‌ههای اعلام شده او نسبت به سیاست خارجی. اولین نطق او پس از پیروزی از لحنی تازه و ادبیاتی انسانی‌تر حکایت داشت. و از همه مهمتر این گفته او که در نظر دارد در راستای ایجاد صلح و ممانعت از جنگها اقدام کند بسیار با اهمیت میباشد. اگرچه این بیانات از ناحیه قدرت صادر شده است با اهدافی مشخص، ولی بهترین فرصت را برای هر کنشگر سیاسی فراهم کرده است تا در زمینه صلح بین‌المللی و حل و فصل بسیاری از اختلافات و درگیری‌های نظامی جاری با او وارد بحث شود. و از آنجا که او فردیست اقتصاد محور، از مزایای اقتصادی- اجتماعی تبدیل کارخانه‌های اسلحه‌سازی به کارخانه‌های تولید کننده اقلام رفاهی جهت بازسازی کشورهای عقب افتاده که منجر به حل مسائل مهاجرت و ارتقای سطح دوستی بین ملتها و شیرین‌تر شدن زندگی همه مردم فارق از ترس و تهدید و ترور خواهد شد بحث بمیان آورد‌.

Wednesday, 6 November 2024

برق بلوغ در دیدگان قامت‌های‌ غیرتمدارانه


   فرصتی شد دوباره چند روزی گشت وگذار در شهر پر ماجرای  بی‌سامانه. چشمان مطالعه‌گر بدنبال تغییرات حاصله پس از بیداریهای زمانه. تغییرات اساسی در دیدگان جوانان و مردان خسته از بدبینیهای تحمیله. نشانه‌های امید در قعر چشمان مردمان رنج‌دیده؛ روشن شده از برق گیسوان مادران و خواهران بند گسسته که بندهای بندبازانِ جاهل گسسته و گیسوان غرور‌آمیز خود آویخته.
    نگاه‌های سابقا جنسیت‌گرایانه تبدیل به نگاه‌های
تحسین‌آمیز و ستایشگرانه، در برابر شهامت و وقار قامتهای استوار قهرمانانه. سر تعظیم مردان خم در مقابل سرهای باز بانوان صلابت‌پیشه.
    بوی دوستی، برادری و خواهری در میان انبوه مردم در گذرگاههای شلوغ شهرِ نیمه‌جان‌گرفته. آماده برای گذر از ایستگاه‌های تاریک باقیمانده.
    دیدم و شنیدم در مَجازی صحنه‌ای تحسین‌برانگیز از اتفاق نامُجازی در کنار دانشگاهی آلوده به تمایلات واپسگرایانه؛ قامتی مردانه از جوان‌بانویی شجاعانه رژه‌روان  در مقابل مردان و زنانی همدل با دل خونین آهوی ستمدیده. مردان چشمانِ جنسی‌نگر بسته، تحسین‌گرِ جسارت و وقار بانویی نیمه برهنه.
  شنیدم حسودی بر زیبایی موهای آزاد او خرده گرفته، بر او شوریده و جامه‌ی او را دریده. بانو، در دفاع از شخصيت خود، نیمه‌ی دیگر جامه‌ی خود را بر سر ظالم نشانه گرفته و بر همگان ثابت کرد که وقارت در شخص است چه در جامه و چه در قامت ایستای بدون جامه. بر مردمان ثابت کرد که انسانیت در فهم است و نه در لباس‌های اجبارا بر بدن پوشیده.
      گفتند التماسی آمده از سوی مردی، کو را در همسری درک ننموده، که مردم صحنه را بازگو نکنند بخاطر آبروی فرزندان کوچکش در زمانی آینده! غافل از این واقعیت که چنین واقعه‌ای در آینده افتخاری بزرگ محسوب‌ است برای فرزندان مادری با چنین شهامت تحسین‌ برانگیزاننده.
     پس از سالها ناامیدی امید آمده است در چشمان باز شده‌ی زنان و مردان جامعه‌ی این شهر آلوده به دودِ ناشی از مدیریتهای ناشیانه.
    اینست سوغات من از شهر برای روستاییان فقیر چشم بر شهر تابانده.